-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 30 مردادماه سال 1403 22:35
سلام جاداره یادی کنیم از فضای بلاگ اسکای که فضای جدید مجازی اونو تقریبا بدست فراموشی داده!
-
بدرقه
چهارشنبه 21 فروردینماه سال 1398 08:28
چشم های من نه گوش های تو چه؟! صدای پای بدرقه را ، درایستگاه شب درتبسم شور یک پنجره و قراری رایگان مانده ام دربالونی از خیال رها کنم خیالت را ، تنها امید اشتیاقم را ؟ آرام باش ..... آرام دانه هایت را بخور همچنان با دستانم حرف بزن تنها خدا می داند و کمی من ، که نفس می کشیم !. (مهرداد)
-
تولدانه
دوشنبه 30 فروردینماه سال 1395 20:47
خبر خبر خبر چه خبری بهتر از آن که اعتراف کنم شمع های در کنارم میبینم پرفروغ همه از تبار ستاره ها , وگرنه این سیاره خاموش کجا ونام کهکشان کجا کهکشان شمایید و من همان مسافر کوچک که شوق و ذوق نادانسته های دوست به ای ناکجا آباد پر محبت شما کشاند از اینکه در قلب خود جایم دادید تا غم غربت نیازارد این مسافر را سپاسگزارم. در...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 24 بهمنماه سال 1394 21:59
با ناز تو چون سازم دردی شود آغازم درکثرت بی بالی صدشوق به پروازم در بستر رویاها ، ای دل به چه نالانی؟ طبع است فراوانم ، نی کو ؟دهد آوازم مضراب دلت جانا بر دست علیلم ده یه لحظه نیاسایم ، تا کوک شود سازم مهرت چوطلوع آید ور می به سبو آید ، مستی به نشان گیرم هر صبحدم آغازم نازت به صد آوازم سازت همه پروازم ای عشق به...
-
دادمهر42
جمعه 15 خردادماه سال 1394 12:12
نگاهت انقدر پاییزیست که گنجشک دلم هر شب کابوس بی برگی می بیند. مهرداد
-
داد مهر41
سهشنبه 11 آذرماه سال 1393 21:48
لنگر دل را بکش دریای ع ش ق ناخدای اواره می خواهد!. مهرداد
-
دادمهر(40)
جمعه 2 خردادماه سال 1393 12:19
بلبلا یکدم به حرفم گوش کن الفتی با عاشق مدهوش کن آتشی در سینه دارم از فراق نغمه ای خوان کوره را خاموش کن . (مهرداد)
-
دادمهر (39)
شنبه 20 اردیبهشتماه سال 1393 21:58
کار من با عشق تو زار است و بس نزد مردم گفتنش عار است و بس گر چه سازم بوستان تا زنده ام ورد چشمانت همی خار است و بس. ..................................................... گرمی دستانم از آه است و بس روزگار من زمستان است و بس مِهر هم گم کرده راه خانه را بی نوا در کنج زندان است و بس . ( مهرداد)
-
داد مهر (38)
چهارشنبه 27 فروردینماه سال 1393 21:55
در کمایِ چ ش مانت آشیانه می سازم ،! از بس عقاب ِ خیالم بلند پرواز است . (مهرداد)
-
حضور
چهارشنبه 16 بهمنماه سال 1392 22:22
معجزه سجادهِ نگاه توست در ورای سجود پلک هایت ، یادم کن ! کاش بهانه اندکی از ژاله ِ غلطان ِ برگِ گونه هایت باشم ، افسوس آدم ِ روزگار من ، اجابت را سرابی واژگون در پندار مارپیچ خود میبیند ! دستان لرزانم را بر پنجه ی فولادت دخیل بسته ام تکه ای از پیراهن یوسفی ات بده این جا فراوان زلیخا میبینم ، دست بهر گلوی ع ش ق...
-
دادمهر(37)
سهشنبه 1 بهمنماه سال 1392 23:16
در یوسف چشمانت نیلی خفته است ، ! چه بسیار زلیخا چون من ، که گدار ع ش ق را نمیدانند. (مهرداد)
-
(؟)
دوشنبه 11 آذرماه سال 1392 22:22
سینه آکنده ز ابر ، غیبت باران تا کی !؟ بستر سرد مرا جور زمستان تا کی !؟ چونکه در طالع ما ردی ز گل پیدا نیست ، صحبت از قاصدک و وعده به گلدان تا کی !؟ (مهرداد)
-
تار پنجم
یکشنبه 10 شهریورماه سال 1392 23:12
اگر بیایی به سیم آخر این تار میزنم تلنگری به این خواب ِ بی قرار میزنم نوای این ساز چه حال غریبی دارد امروز سال هاست با ریتم شمع ، به شب تار میزنم گر چه عار است در ولایت ما مطربی ! چه ماهرانه ضرب ، به صد بار میزنم دلم تنگ و بی قرا ر ِ راهی صاف به شوق دیدنت قدم در ره پر خار میزنم سال هاست قنات چشم در غایت بی آبیست...
-
دادمهر(36)
چهارشنبه 23 مردادماه سال 1392 23:28
سنگ ع ش ق را به سینه می زنی ؟! عمریست بدهکار پتک های دل شکسته ای !! . (مهرداد)
-
دادمهر(35)
چهارشنبه 29 خردادماه سال 1392 23:27
مرا در هزار توی چشمانت رها نکن این جا اعمال شاقه را جز به بیل و کلنگ نمی شناسند ، ! با من همان میکنند که با فر ه اد . چشم چو بر خواب ِ ش ی ری ن گذاری ، بیستون ِ کابوس ِمرا تجربه میکنی !! به شرط آنکه این بار ، حرف مرد دو تا نشود.!!! (م ه ر داد)
-
دادمهر(34)
جمعه 30 فروردینماه سال 1392 11:51
حب ی با عمریست یوسفی میکنی ، ! افسوس که دست و دلی برای بریدن نیست !! . ( مهرداد ) پینوشت : کار دنیا رو ببین دلها همون دلهاست ، دست ها همون دست هاست، آدما هم که همون آدمان با همون شکل ظاهری که داشتن اما افسوس که دنیا کاری کرده که دست و دلا رو به انحصار خودش در آورده و لحظه لحظه از من ِ واقعیمون داریم فاصله میگیریم ،...
-
شب غریق
جمعه 9 فروردینماه سال 1392 12:21
چه مهربان است این شب ، با زمین ! چه عادلانه غم هدیه میدهد، این سیاه چشم با کوچه و پرچین! فریاد میزند روسپی سرمه به چشم وه ، گل تاریک چه جلا میدهد، بر باغ زمین !! باغ که نه ، تاول چرکین! فنجان شب به نیم نارسیده ، سو میکندنگین انگشتری ِ شب دوباره بر دسته این پیاله سیاه ، این جام می ِ خشمگین ما پیر می شویم در آینه و...
-
خاطره ی کودکی
چهارشنبه 16 اسفندماه سال 1391 18:11
بیشتروقتا ابر ِ غلیظ وچهل ساله ای آسمان شهر کوچکم و احاطه میکنه و گاه گاهی قطرات شور و شیرین بارون خاطرات ، چشم و لب تنها ترین ساکن این شهر کوچیک را با سلیقه ی خودش ، بزک میکنه. مرور خاطرات گذشته خصوصا" خاطره ی جمعه عصرهاهرگز دستشو از کلید زنگ حافظه ام بر نمی داره و بی اختیار منو میبره به دوران کودکی روزایی که...
-
آی سو دا
یکشنبه 29 بهمنماه سال 1391 23:03
ای ع ش ق از این رود چو مهتاب گذر کن در منزل این تشنه ، شبی تا به سحر کن پیش از تو گذشتند ،فراوان و نبستیم پس مانده دلی نیز در این بین هدر کن.! ( مهرداد)
-
گذشتیم
شنبه 30 دیماه سال 1391 10:34
با مهر تو از هر چه سرا بود گذشتیم با انس تو از هر چه فرا بود گذشتیم ما درعدم و هست همه حسن تو دیدیم با عشق تو از آتش نمرود گذشتیم .... ! (مهرداد)
-
رجعت
یکشنبه 26 آذرماه سال 1391 22:36
تشنه ام از التهاب دوریت با نگاهت جرعه ای آبم بده خواب خوش با چشم من بیگانه است آشنا با مهد خود خوابم بده پیرم و بی تاب پلکی مانده ام همچو کودک وعده ی تابم بده طعم مستی نیست مانا ماندگار قطره ای از آن می ِ نابم بده عا ش قم ابواب دنیا بسته است چشمکی زن ره به آن بابم بده چون دماوندم ، اسیر جور و برف روزگار با گل ِ روی...
-
دادمهر(۳۳)
چهارشنبه 8 آذرماه سال 1391 22:03
گیسوان خیال را بافته ام. ! نمی دانستم ، سوار، عا ش ق ِ دم ِ اسب می شود .!! (مهرداد)
-
دادمهر(32)
سهشنبه 23 آبانماه سال 1391 22:47
د ل م را از چوب ساخته ام ! تنها حریف یاد تو ، اشتهای موریانه هاست .!! (مهرداد)
-
دادمهر(۳۱)
چهارشنبه 17 آبانماه سال 1391 22:21
کوه غرور تو پژواک ندارد ! میشنوی !؟ سال هاست ، دوستت دارم را تکرار نمی کند .!! (مهرداد)
-
دادمهر (30)
پنجشنبه 4 آبانماه سال 1391 12:35
عمریست قطار خیالم ، در دستان عا ش ق توست ! شهری را اگر بکشی ریز علی نمی شوم .!! (مهرداد) پینوشت : آدرس جدید سپهر عزیز : http://mozab2.blogsky.com
-
دادمهر (29)
چهارشنبه 26 مهرماه سال 1391 22:41
تو بت بزرگ منی ! می ترسم تبر خیالم ، کعبه را نشانه رود . !! (مهرداد) پینوشت : سپهر عزیز رو از امروز به بعد با لینک زیر بخونید لطفا؛ http://mozab2.blogsky.com
-
زرد ِ سرد
جمعه 21 مهرماه سال 1391 13:09
هنوز می گریم ، هنوز می نالی هنوز بیدارم ، چو شب هراسانی ! هنوز در این کام ، جای ِ خنده ای خالیست ! قصه ی شهرزاد هر شب ، غصه ای تکراریست ! رنگ پاییز امسال ، زرد پر رنگ است !! جای برگ سبز ، در کوچه ها تنگ است ! سقف دل ها اما ، تکه ای از سنگ است ! هنوز بیدارم ، هنوز بیزاری ! هنوز بیمارم ، هنوز تیماری ! هنوز می تازد ، اسب...
-
دادمهر (28 )
یکشنبه 9 مهرماه سال 1391 23:31
نگاه تو ، یک آسمان بن بست بود ! کبوتر دل ، چاره ای جز پرواز نداشت .!! (مهرداد)
-
دادمهر(۲۷)
سهشنبه 4 مهرماه سال 1391 00:03
دریای ع ش ق تو ، ساحل نداشت ! چه بیهوده لنگر دل را بر دوش کشیدم.!! (مهرداد)
-
دادمهر(۲۶)
یکشنبه 26 شهریورماه سال 1391 23:13
حمزه ترین جگر را ، به هند چ ش مانت دادم. ! ع ش قت بی احد ، برباد دادم.!! (مهرداد)