دادمهر (28 )

نگاه تو  ، 

 

   یک آسمان بن بست بود ! 

 

کبوتر دل ، 

       

چاره ای جز پرواز نداشت .!! 

 

 

      (مهرداد)

نظرات 16 + ارسال نظر
فریناز دوشنبه 10 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 10:35 ق.ظ http://delhayebarany.blogsky.com

بیچاره کبوتر دل

حالا خوبه بال داشته

اگه نداشت قطعا بیشتر ناراحت میشدین بابت اینهمه ابراز همدردی ممنونم

سهبا دوشنبه 10 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:43 ب.ظ

چه بغضی گرفت راه نفس دل را ! چه زجریست وقتی نگاه , زندان می شود برای کبوتر دل !
راستی , شما می دانید آدمی چگونه به این بن بست می رسد ؟

وقتی بقصد نوشیدن جرعه ای نگاه ، گلوی کبوتر دل اسیر بن بست میشود ، آسمان را با صیادان به کمین نشسته اش ترجیح میدهد! اینبار پرواز در جدایی معنا می یابد!

سهبا دوشنبه 10 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:44 ب.ظ

کبوتر دل , جلد نگاه توست , حتی اگر در دورترین نقطه آسمان , در کوچه ای بن بست باشی !
راستی سلام . شبتان رویای پرواز در آسمان زیبای آرزوها .

در بن بست ترین کوچه
در ازدحام نا امیدی ها !،
تنها یک صدا میرسد به گوش :
ای به جای مانده از نسل آدم ،
دست بدامن آسمان بکش
در این کوچه ،
به اجابت آماده ام !!!
......................................
سلام
سپاس از حضورت

مریم نگار سه‌شنبه 11 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:25 ق.ظ

.. پرکشیدن در آسمان نگاهت ...باور دلم بود !!
...کبوتر دل پرید !...و قفس سینه سوخت !
...بند بند دلم پاره شد !
..وقتی که تو چشمانت را بستی !

زیبا بود مثل همیشه مهرداد عزیز...
..پرواز کبوتر دلت ..در آبی بیکران...

چشمانت را که بستی ،
دنیا زندانی کوچک شد !
حالا من یک اسیرم که از یاد تو رفته ام.!
..................................
سلام
شما لطف دارین
کبوتر دلتان آسمانی باد

طهورا سه‌شنبه 11 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 07:45 ب.ظ

ممنون بابت این نگاه که اجازه داد کبوتر دل این همه فرصت پرواز داشته باشد...و تو هر روز مشتاقانه به پرواز آن نگریستی تا او پروازش دیدنی تر شد.
سلام برادرزاده مهرداد

سلام عمه طهورا
ممنونم که از دریچه ای متفاوت به موضوع پرداختی
شاید این پرواز در ظاهر دیدنی باشد اما در دل کبوتر حکایتی غم انگیز نهفته است او آبی آسمان را به جرعه ای از نگاه یار بخشیده بود. !

مریم سه‌شنبه 11 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 10:24 ب.ظ

سلام
کبوتر دل خسته تر از آنست که به پرواز حتی فکر کند
شبتان خوش

حکایت تو حکایت دشت و خار است
دلت دشتی از مهر است که باد با چرخاندن خار دایم خشی بر دلت نقاشی میکند اما کماکان بومی از مهربانی هستی !
..........
سلام

مسعود سه‌شنبه 11 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:09 ب.ظ http://www.lookforayda.blogsky.com

بر شانه ی من کبوتری است که از دهان تو اب می خورد.
بر شانه ی من کبوتری است که گلوی مرا تازه می کند...

با کمال میل جلد می شوید

سلام مسعود عزیز
خیر مقدم عرض میکنم...

طهورا سه‌شنبه 11 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:11 ب.ظ

برادرزاده نگاه یارورضای او آمال و آرزوی حقیقی ست بالاتر از نگاه یار چیست؟!

شک ندارم.در بن بست راه آسمان باز است پرواز باید آموخت. !!

سرزمین آفتاب سه‌شنبه 11 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:35 ب.ظ

کبوتر
کبوتر دل که باشد
آسمان برایش بن بست نمی شود
خانه اش را زود پیدا می کند

کبوتر دلت
ساکن همیشگی آسمان محبوب.

درود بر تو
آسمان دلت نورانی باد و مملو از شوق پرواز

مریم پنج‌شنبه 13 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 10:28 ب.ظ

از اینکه نیستی دلم میگیره مهردادی
دلم هم مال شماهاس
من کی باشم که باد بیاد رو دشت دلم و خار خش بندازه به سرزمینش
فقط...
هیچی بگذریم داداشی
خوبی؟
دادمهر~~>
آجی کوچولوی حساس همون دادمهر~~>

سلام مریم کی گفته نیستم ، هستم
مگه حضور فقط بایدتوی نت باشه !؟
ممنونم از تو مهربون

فرداد یکشنبه 16 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 06:54 ق.ظ

سلام گل من...مهرداد عزیزم
چه خوبه که شعرهای قشنگ تو رو دارم...چه خوبه که تو هستی.
برای همه با من بودن هات ممنونم....خیلی ممنونم مهرداد....
همیشه دلگرم به عشق باشی

سلام فرداد عزیز
دلتنگت هستیم کجایی برادر ؟
امیدوارم هر لحظه ات توام با شادی و موفقیت باشه

سرزمین آفتاب یکشنبه 16 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 02:26 ب.ظ

قصد
سلامی بود و عرض ادبی

شاد باشید هماره و تا همیشه

سلام بزرگوار
امیدوارم در پناه ایزد یکتا شاد و سلامت باشی...

سهبا یکشنبه 16 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:29 ب.ظ http://sayesarezendegi.blogsky.com/

سلام . شبتان روشن مهربان برادر . به روز نمی شود کهکشان مهر آیا ؟

سلام
شب و روزتون خوش
فعلا حسش نیست تا ببینم.

سهبا دوشنبه 17 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:29 ق.ظ http://sayesarezendegi.blogsky.com/

خسته نباشه حستون !

مذاب ها چهارشنبه 19 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:19 ق.ظ http://mozabha.blogsky.com

او میدانست کبوترهمیشه عزم پرواز دارد ؛ شوق را آفرید ؛ عشق را آفرید ؛ بن بست ها پشت پلکهای خاکی اند ؛ قدری فراتر ؛ قدری بالا تر ؛ هیچ مرزی نیست ؛ تا هرآن کجا که عشق توان داشته باشد و اشتیاق ؛ دروازه ها گشوده است ؛ معراج را هیچ بخلی سد نکرده است ؛ آنجا که عشق هست زمین آسمانی دگرگونه است؛سلام مرد کهکشانیعنصر عشق در وجودت مستدام باد ؛

عشق به پرواز از ابتدا در دل هر انسانی وجود داشت اگر چه انسان هرگز بال عینی نداشته اما شوق به پریدن و اشتیاق و عشق حضور در کنار والاترین معشوق بالی ماورایی در دل او پروراند و تا زمانی که چشم بر جذبه های زمینی بسته نگردد ، چشم دل بر آسمان و شوق پروازمحقق نمیشود لذا ره توشه ی این صعود معنوی چیزی جز تهذیب نفس در جهت تقویت این بال های نادیدنی نیست .
(چشم ها باید شست / چشم دل باید جست .!)
...........................
سلام سپهر عزیز
چشمه ی عشق در وجودت جوشان باد...

مذاب ها چهارشنبه 19 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:28 ق.ظ http://mozabha.blogsky.com

ای روح بلند دلتنگ ؛ عروج تو پایان هیچ خاطره ایی نیست ؛ ساغران را گفته باشم هیچ شرابی تا آخر دنیا مستی اش ماندگار نیست ؛ بجز لعل لب های عشق...(حرف های تنهایی)

نگاه های بن بست در قحط سالی عشق ؛ فاجعه ی بزرگیست که کبوتران دل را به آرزوی پرواز وا میدارد ؛

ای روح بلند پرواز عروج تو ، خروج از منیت است تو رهسپار دشت خاطره هایی آنجا که پرواز سینه ی آسمان را میشکافد و ستاره ها بهر ملاقات با تو لحظه شماری میکنند .
...............
سپاس از حضورت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد