بدرقه

 چشم های من نه

 گوش های تو چه؟!

          صدای پای بدرقه را  ،

  درایستگاه شب

درتبسم شور یک پنجره و قراری رایگان

مانده ام دربالونی از خیال

رها کنم خیالت را ، تنها امید اشتیاقم را ؟

آرام باش ..... آرام

دانه هایت را بخور

همچنان با دستانم حرف بزن

تنها خدا می داند و کمی من ،

که نفس می کشیم !.

(مهرداد)