کار من با عشق تو زار است و بس
نزد مردم گفتنش عار است و بس
گر چه سازم بوستان تا زنده ام
ورد چشمانت همی خار است و بس.
.....................................................
گرمی دستانم از آه است و بس
روزگار من زمستان است و بس
مِهر هم گم کرده راه خانه را
بی نوا در کنج زندان است و بس .
(مهرداد)
سلام و آفرین
این اشعار خیلی به دل می شینن
درود مهرداد عزیز
درود
سلام عزیز
لطف دارید شما
اگه توانی برای نوشتن هست از دلگرمی دادن شماست .
سپاس از مهرت
روزت مبارک
سلام برادرزاده مهرداد
دلتان نوای باران داشته انگار ...چه حزین و دلنشین سرودید .
مهر هم گم کرده راه خانه را
بی نوا در کنج زندان است و بس
وای خیلی گواهی مهربانی می خواهم تا دیرآمدنم را ببخشید.
روزتان مبارک .
سلام عمه
ممنونم مهربان
اختیار دارید عمه دیر یا زودش مهم نیست مهم آمدنتونه .
سایه صفا و خوشی بر لحظاتتون مستدام .
سلام مهرداد کهکشانی عزیز...
شما همواره در سرودن انواع شعر...از شعر نو..تاشعر قافیه دار.. خواننده را به تحسین وامیدارید...
پروازتان بر کهکشان احساس ، همیشگی...
سلام مامانگار عزیز
ممنونم بزرگوار شما لطف دارین
پنجره ی احساستون رو به خوشی .
سلام داداش
سلام عزیز
سلام ....
سلام
نمیدونم ایروزا چرا همه ی کامنتایی که برام میاد اولش یه سلامه خشک وخالیه بعدشم
ایکونِ لپ قرمزی!!؟
اتفاقی که نیفتاده
راحت باشین لطفا" (:
سلام


خب دلیل لُپ های قرمزی من آرایش تازه عروسها نیست که...
اصن مدیونی اگه فکر کنی من اهل سرخاب سفیداب اینا باشم
اونا ول کن نیستن به جان خودم
داداشیِ کهکشونی و نازنینم! اینا رو گفتم که یه ذره بخندی ولی از شوخی گذشته بنده به این دلیل این آیکون رو بعد از درج سلامم استخدام کردم که بگم مرا ببخش و شرمسارم از منگی و لالی ام...
که پست تو آنقدر بار معنایی دارد که جا برای سخن های بی منای کودک کم سوادی چون من پیدا نمیشود
به همین سادگی به همین راحتی
http://www.blogsky.com/images/smileys/112.png سلام
اختیار داری دشمنتون شرمنده باشه
ممنونم از لطفت .