(دادمهر3)

در بهار عشق ،


مات شطرنج نگاهت شدم !


چشم روی همه چیز بستی


حالا کور می شوم !!


تا در این بازی پاییزی ،


هر دو پات باشیم ... !!!


*************************

در کلاغ پر عشق !


آنکه پرید تو  بودی .


من نمک گیر م !


نیوتن دل ، تو را بر میگرداند ...!!


(مهرداد)



نظرات 28 + ارسال نظر
مریم یکشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 02:25 ب.ظ http://najvaye-tanhai.blogfa.com

در بهار عشق من عطر گل های نروییده ات شدم
روی از همه چیز برگرداندی و من ناپدید شدم در هوای عاشقی ات!
**************
در کلاغ پر عشق آنکه پرید من بودم
آخر من طاقت آن نگاه خالی از احساست را نداشتم
هیچ نگاهی هم نمی تواند مرا برگرداند
سلام بر مهرداد عزیز
بازهم که مسحورانه واژگان را به استخدام خود درآورده اید و دل ما را به آنجا که نباید مهمان کردید
دستمریزاد

روی برگرداندم تا در لذت استشمام گلهای نروییده ام با کسی سهیم نباشم
سلام مریم عزیز
از حضور همیشگی تو ممنونم ، دلتون سرشار از نور عشق باد .

Anna یکشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 10:50 ب.ظ http://lapeste.blogsky.com

در کلاغ پر عشق انکه پرید تو بودی من نمک گیر نگاهت
جاذبه ی دل تو را بر می گرداند

ببخشید دخالت کردم کمی با تغییر شعرتون رو تقدیم به خودتون کردم
راستی یادم رفت معرفی کنم آنای طاعون هستم پرچمدار همیشه مشتاق خواننده ی کهشکان

سلام ممنونم آنا .
بابت پرچم خیالت راحت شد پس حفظش کن

آرام دوشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 09:49 ق.ظ http://www.khialebehesht.blogfa.com

دارند تکراری می‌شوند عاشقانه‌هام

بیا دوباره اتفاق بیفتیم!


رضا کاظمی

سلام در برابر این دوتیکه شعر تو هیچ حرفی ندارم جز اینکه منم عاشقانه بدزدم بیارم برا کهکشانت

سلام
اختیار دارید حضور شما باعث افتخار منه .

آرام دوشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 09:50 ق.ظ http://www.khialebehesht.blogfa.com

غزل،

چشم‌های تو است.

کاش حافظِ چشم‌های تو بودم!


رضا کاظمی

مرسی زیبا بود

مریم دوشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:25 ب.ظ http://www.maskhmaryam.blogsky.com

راستی می دونستی ارام دوست عزیزمه
وقتی پیامشودیدم که برگشته خیلی خوشحال شدم
ارام ماه منی تو

خوش به حال آرام که دوستی به این خوبی و مهربونی داره .

فریناز دوشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:54 ب.ظ

سلام کهکشانی... خوبین؟

تا در این بازی پاییزی
هر دو **پات**باشیم!

پات یعنی چی مهرداد خان؟

سلام فریناز
پات یعنی برابر، مساوی . راستی پاهات خوب شدن ؟اسم پات رو که آوردی یادم اومد .

کوروش دوشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:57 ب.ظ http://www.korosh7042.com

سلام مهرداد عزیز

من نیز مست عطر حضور صمیمانه ی شما عزیزانم هستم

چشم رنجه کرده ای نازنین

ممنونم

سلام استاد
خوشحالم که دوباره میزبان عزیزی چون شما هستم .
موفق باشی .

فریناز دوشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 08:33 ب.ظ http://delhayebarany.blogsky.com

ممنون که گفتین

بله بهترم

با استراحت بهتر ترم میشم

خیلی قشنگ بود... هر دو مساوی باشیم...


-------------------------------------------
نیوتنِ دلو خوب اومدین...

تو کلاغ پر همیشه اونی که می پره معشوق نیست... یه موقع هایی هم عاشقه


************

زیبا بود... میدونین چی رو دوست دارم؟ اینکه باید خیلی فکر کنم روی حرفاتون...
با اینکه چند تا خطن اما خیلی عمیقن

آفرین...

سلام خدارو شکر که بهترین.
**************************
بین عاشق و معشوق هر کدوم که قاعده ی بازی رو بلد نباشه میپره ، در این صورت لایق عشق ورزیدن نیست .
**************************
از لطفتون ممنونم...

کوروش دوشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 11:54 ب.ظ http://www.korosh7042.com

ایکاش پلی بود برای گذشتن از تو.
هوای غروب . سنگین دلتنگی هاست.


اینجا خانه ی احساس و تصویر
مگر می شود دل کند

سلام استاد عزیز
این مدت که نبودین حسابی دلتنگتون بودیم » آخر آخرش داشتیم باور میکردیم که ازتون گذشتیم.
ممنونم از حضور مجددتون .

سایه سه‌شنبه 29 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:06 ق.ظ http://shadowplay.blogsky.com/

چرا من هیچی ازین پست نفهمیدم

سلام دوست عزیز
همه ی دوستان میتونن تعابیر خودشونو از مطلب داشته باشن ، و نظر همگی اونا برای من متین ، محترم والبته آموزندست .
من به تکخوانی در باغ عادت دارم !
حتی اگر این بهار بدون گل باشد.!

سایه سه‌شنبه 29 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:08 ق.ظ http://shadowplay.blogsky.com/

بهار عشقمان در پاییز بود ... چه سر آغاز رنگارنگی !

بانوی آبان سه‌شنبه 29 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:32 ب.ظ http://www.poshtevazheganesokot.blogsky.com/

رنگ های پاییزی همه نشان از خزان ندارند ... گاه می توان رد بهاری را در آن جستجو کرد ....

مانند همیشه زیبا بود ...

سلام
اگر قاعده ی کار بدانیم اینچنین است در غیر اینصورت در کنار چشمه تشنه میمانیم .
از حضورتون ممنونم .

آنا سه‌شنبه 29 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:56 ب.ظ http://www.lapeste.blogsky.com

دختر مردابی چهارشنبه 30 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 09:34 ق.ظ http://www.mianboribedaria.blogsky.com

او که پریده در این بازی، به هیچ جاذبه ای برنمی گردد
پس بیهوده چشم به راه ندوز
این بازی پاییزی به هیچ بهاری ختم نخواهد شد

سلام مهرداد عزیز
واقعا زیبا بود.

شاید...
پس شما به نیوتن دل اعتقاد ندارید . !
در هر پاییزی رگه هایی از بهار دیده می شود .
ممنونم از حضورت .

فرداد چهارشنبه 30 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 11:31 ق.ظ http://ghabe7.blogsky.com

خوش اومدی سلطان فصلها
پاییز
سلام مهرداد جان
چه خوب که پاییزامون رنگ و وارنگه...
یا حق.

سلام فرداد عزیز
پاییز هزار رنگ !!
پاییز خوبی داشته باشی ، البته از نوع سبزش .

مذاب ها چهارشنبه 30 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 11:50 ق.ظ http://mozabha.blogsky.com

در بهار عشق ،
مات شطرنج نگاهت شدم .... چه تعبیر زیبایی ! "" شطرنج نگاه"" و مات شدن در چنین گستره ایی، وقتیکه دل به گستره نگاه بسته میشود چه رنج ها که باید در شط پیچ در پیچ و مرموز نگاه کشید و چه تلخ در پایان این شط و این رنج مات شدن به شکست دل ختم میشود و حالا اتفاق تقابلی که در برابر نگاه بسته ی پلکها می افتد و کور شدن و هیچ ندیدن تا که این بازی به تساوی کشیده شود....

عشق وقتیکه ایمانش تبخیر شود دیگر ماندنی نیست که فنا شدنیست و آنکه مرامش بیش است ، حرمت نمک را بجا می آورد ، اگر فاصله آنقدرها اتفاقش جدی نباشد و خلأ آنقدر ها فاحش نباشد میتوان به قدرت جاذبه امیدوار بود و اگرنه ، دل میان بی او بودن معلق است و سرگردان....

سلام مهرداد عزیز....
معناها و حرف ها در این دو تکه نوشته ات خفته که اگر با دل بخوانیم نگاهمان را بیدار میکنند....
زیبا و پر محتوا نوشتی برادر جان. تبریک میگویمت.

در نگاه شطرنجی به عشق ، سفیدی وسیاهی ها را باید دید ، باید روش بازی را دانست ، از عمق شط سیاهی های این راه نهراسید و رنجی را که به سپیدی عشق منتهی مان ساخته را نادیده نگرفت که هر دورا از برای قوام عشق ضرورت است . گاهی مات عشق شدن ، عین شکست است .
پیوند فاصله ها ، خاطره هاست ، اگر خاطره ها ورق نخورند ، باید به سوگ بنشینیم !!!
سلام سپهر عزیز
حضور استادانه ی شما مرا به شاگردی دلگرم کرده است .
پیروز باشی

سمیرا چهارشنبه 30 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 02:50 ب.ظ http://seraphic.blogsky.com

قشنگ بود.

مرسی از حضورتون ممنونم .

Anna پنج‌شنبه 31 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:22 ب.ظ http://lapeste.blogsky.com

چرا اینقدر دیر به دیر شعر می نویسی کهکشان عزیز

نمیجوشه !!

فرهاد شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 01:47 ب.ظ

شیرین لبی شیرین تبار، مست و می آلود و خمار
مه پاره ای بی بند و بار، با عشوه های بی شمار

هم کرده یاران را ملول، هم برده از دل ها قرار
مجنون مهرویان کنار، تو یار بی همتا کنار

زلفت چو افشان می کنی، ما را پریشان می کنی
آخر من از گیسوی تو، خود را بیاویزم به دار

یاران هوار مردم هوار، از دست این بی بند و بار
از دست این دیوانه یار، از کف بدادم اعتبار

می میزنم جام پیاپی می زنم، هی میزنم بی اختیار
کندوی کامت را بیار، در کام بیمارم گذار

تا جان فزاید کام تو
بر جان این دلخسته بشکسته تاب


سلام فرهاد جان خوبی ؟ خبری ازت نیست مگه بامون قهر کردی ؟
از شعر زیبات ممنونم مهربون

کوروش یکشنبه 3 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 02:51 ب.ظ http://www.korosh7042.com

تنهام گذاشته ای در خلاء این جماعت گنگ.بیهوده مپرس.در انبار ِ کاه حتی شانسی هم ، سوزنی یافت نمی شود (کوروش)

احسنت و آفرین کوروش عزیز عالی بود

دانیال یکشنبه 3 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 03:12 ب.ظ http://www.danyal.ir

کهکشان باشی و یادی از آسمان سیه شب نکنی ؟
خواندیم استاد و هرچند مثل دانیال کوچولوی شما در گیر و دار فهم والای دلت ، دو دله ایم ، اما خواندیم و خواهیم خواند ...

سلام عزیز دل
لوح آسمان سیه در فکر حقیر تخته سیاهیست مقدس ، ومن شاگرد وار انگاه که درس را از برم حاضر وگاه که نه ، به دزدانه دیدنی بسنده کرده و
از زلال آن رخ شرم میشویم .
دانیال عزیز من همیشه از خواندن مطالب شما لذت میبرم وقبلا" گفتم که شما به دل کهکشان متصلید.
اما نکته ای که باعث تعجب شد ( دانیال کوچولوی من ) !!! میشه بیشتر توضیح دهید . ممنونم

سهبا دوشنبه 4 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 01:12 ب.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

سلام برادرم .
دانیال کوچولوی شما را من لو دادم ! سراغ از جایی دیگر نگیرید !

سلام خداییش اولش جا خوردم ولی بعدش حدس زدم و حالا میبینم حدسم درست بود .

آنا دوشنبه 4 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 01:30 ب.ظ http://www.lapeste.blogsky.com

اومدم تشریف نداشتید

سلام کی ؟من جایی نرفته بودم .

مامانگار دوشنبه 4 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 01:59 ب.ظ

...سلام مهرداد عزیز...
...باز در کهکشان شما سیری میکنیم و از لایه لایه های درونی وسعتش بهره میبریم...
...کلاغ پر عشق...خیلی تعبیر زیبایی ست...
...فکر کنم سبک اینبار شعرتان کمی متفاوت شده..درسته ؟
...لذت بردیم..ممنون

سلام مامانگار عزیز
اگر نوریست در کلبه ی ما ازوجود وحضور دوستان هنر مندی چون شماست
ازتون ممنونم .
بله تا حدودی تغییر کرده ، حالا خوب یا بدشو نمیدونم.
در پناه حق باشید.

سهبا دوشنبه 4 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 03:50 ب.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

یعنی کار بدی کردم داداش مهرداد ؟! شرمنده !

و اما ، نه اینکه نخونده باشم شعرهاتون رو . باور کنید بارها خوندمشون . اما گاهی نمیدونم چی باید گفت . اینقدر که استعارات و تشبیهاتتون قشنگه ، اینقدر که نگاهتون زیباست ... باور کنید زبانی واسه بیان ندارم این وقتا ...
نیوتن دل تو را بر میگرداند ...
در بهار عشق ، مات شطرنج نگاهت شدم ...

محشره برادر . ممنونم .

سلام خواهرعزیز
اصلا؛ فکرشو هم نکن بسیار کار خوبی انجام دادی .دل کویری ما به رد پایی از باران راضیه ،
شما همینکه بخونی و نظر هم ندی کافیه.
ممنونم .

مریم سه‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 12:35 ب.ظ http://najvaye-tanhai.blogfa.com

سلام مهرداد مهربانی!
این بهار شما تابستون نشد؟ولله الان تو پاییزیم ها بچه ها دارن میرن مدرسه
کلاغ های پر پریتون پرواز نکردن؟
کی مطلب زیبای پر احساس درج می کنین؟
راستی اسم پسر کوچولوتون دانیاله؟مثل اسم داداشی من؟

سلام مهردانه
در هر فصلی از زندگی ، رگه هایی از ترنم های بهار دلنوازی می کند ' من در قدم های کوچک و افتان وخیزان بچه ها در راه مدرسه ، بوی بهار ،گرما تابستانی عشق ، رقص پرنده در یک درخت پاییزی و نمو نهالی زیبا در زمستان ، میبینم .
امروز شاید هم فردا به شرط حیات .
بله .خدا وند داداش عزیزتون رو در پناه خودش حفظ کنه ...

ثنائی فر سه‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 01:03 ب.ظ http://www.sanae.blogfa.com

چه بازی مسخره ای بود کلاغ پر / راستی چرا آنروز این بازی را انتخاب کردم ؟
فکر میکردم قایم موشک نباشد هر چه باشد
سلام بر صاحب کهکشان عالی می نگاری و لحظات ناب را نمایان می کنی

سلام دوست عزیز
گاهی بازی کلاغ پر برای آنهایی که ادعای ارتباط دل ها دارند ، بهترین بازیست ، دست های نا اهلان عشق در این میدان رو شده و بالا میرود.
ممنونم از لطف شما ، باید به دید شما لقب عالی داد.
لحظات شادی داشته باشید .

مهستی دوشنبه 11 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 01:44 ب.ظ http://www.mz991.blogsky.com

برای رسیدن به تو
پای برهنه دویدم تا
زودتر به ساز نگاهت
آرام شوم
حال که به تو رسیدم
پای برهنه ام را به سخره گرفته ای و
ساز رفتن می زنی؟؟؟


خدمت دوست عزیزم مهرداد خان
شما را با افتخار لینک خواهم کرد .
از حضورتان خوشحال شدم . منتظر دیدارهای بعدی تان هستم .

سلام دوست عزیز
خواهش میکنم منم خوشحالم که دلنوشته های این حقیر شما را بر خوان
این کلبه نمک گیر و موجب روشنی گردید.
حتما" خدمت میرسم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد