سریالی بنام زندگی......

کارگردان عزیز، عجب نقش سختی رو توی بازیِ زندگی  

 

به من دادی. (جبر)

 

و اون مهربون، بخاطر اینکه سرخورده نشم مثل همیشه میگه: 

 

نقش های سخت مال بازیگرای بزرگه! (امید).

  

ما کجا و بزرگی کجا، توی وجود ما چی دیدی که خودمون بی خبریم،؟ 

 

 ما که تو ایفای نقش هامون هی به بن بست میخوریم و با کمی 

 

 دلخوری دستورِ کات میدی تا راه دوباره به انتخاب شما 

 

عوض بشه (نصیب وقسمت). 

 

به قول یه دوست خوب: توی بن بست زندگی فقط یک راه وجود داره 

 

 که همیشه بازه، و اون راه آسمونه. 

 

خدایا بالی بده برای پرواز،برای نقش پرنده آماده ام. (اختیار) 

 

                                     (مهرداد)

نظرات 12 + ارسال نظر
بداغی دوشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:49 ب.ظ http://www.dindamal.blogfa.com/

سلام

دلت تا هست، بارانی‌ترین باد!

از لطفت ممنون

سلام دوست عزیز
از حضور پر مهرتان ممنونم.

با اجازه و افتخار لینکتون میکنم....مانا باشید.

مذاب ها دوشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:08 ب.ظ http://mozabha.blogsky.com

سلام مهرداد عزیز...

خدایا بالی بده برای پرواز،برای نقش پرنده آماده ام.....

چه زیبا با واژه هایت تشریح کردی بودن را و تامل را و اراده را و هبوط را و از همه مهم تر پرنده را....

سپهر عزیز
مرا شرمنده ی آنهمه لطف خود کردی،نازنین

سایه دوشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:00 ب.ظ http://shadowplay.blogsky.com/

ما که تو همین نقش کوچیک موندیم ...

امیدوار باش دوست عزیز،خدا بزرگه.

سهبا دوشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:44 ب.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

آیییی که پرنده بودن قشنگترین نقشیه که میشه به عهده گرفت ... بخصوص اگه مثل جاناتان مرغ دریایی ، بگذری از حدومرز ظاهری توانت و بدونی که میشه با بال عشق ، مرزهای دل رو گسترده و گسترده تر کرد و پرواز به اوج رو آموخت ... گرچه سخت ، گرچه جانکاه ، اما شیرین ، اما خواستنی ، اما ارزیدنی .... همه ارزش زندگی به این اوج گرفتن هاست ، به شکستن دیوار عادت هاست ، به نگریستن به فراسوی دیوارهاست ، به ....
خیلی زیبا بود دوست من . ممنونم .

سلام دوست من
سبکبالی در دلنوشته هایتان هویداست، شما پرواز رو بهتر از من شناختی وباور داری.....
موفق باشی.

الهه دوشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:03 ب.ظ http://zanygirl.blogsky.com

خیلی قشنک بود؛به عنوان وب منم میخورد‏: در بن بست راه اسمان باز است...‏!‏‏!‏ ولی من تو همین نقش ادم بودن هم سرافکندم دیکه اکه نقشم عوضم بشه که...‏!‏

سلام الهه خانوم
قابلتو رو نداره ، اینکه به عنوان وب شما نزدیکه را توی اون اشاره کردم،
دوست عزیز خودتو باور داشته باش ،پرواز آموختنیست.

فرهاد سه‌شنبه 10 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:57 ق.ظ

حضرت علی (ع) می فرمایند :
"خدا را در تحقق امر محال و محقق نشدن امور حتمی شناختم"

همین که کماکان در سریال زندگی نقش آفرینی می کنیم خداوند را شاکریم ، هستند عزیزانی که آرزوی سیاهی لشکر را دارند ولی افسوس که روی در نقاب خاک کشیده و فرصت تست را هم ندارند .

دوست وبرادر عزیز سلام
قطعا در نوشته ام مراحل جبر، امید، قضا وقدر واختیار را که گویای
نگریستن به زندگی با هر نوع طرز تفکر است،را ملاحظه فرمودی.
آدمی در مرحله اول مجبور به جبربوده، با امید ادامه میدهد،در گذر
زندگی قضا وقدر الهی راپذیرفته وگردن مینهد ودر مرحله ی آخر زمانی که پهنه ی خاک گنجایش روح را ندارد سبکبال پرواز میکند...

مانا باشید.

فرهاد سه‌شنبه 10 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:50 ق.ظ

" لایکلف الله نفساً الا وسعها "

انسان مرغ باغ ملکوته ، نه جغد کور خرابات ؛ جبر هرگز از بین نمی رود و تنها ما چونان رودخانه ای که از سنگی تغییر مسیر می دهیم می گذریم .

کامروا باشید

فریناز سه‌شنبه 10 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 05:41 ب.ظ

چه قدر دلم می خواهد نقش پرنده ای را داشتم و می خواندم و می پریدم و سرخوش و رها و آزاد از همه و همه و همه و...

و اما نمی دانم برای پرنده هم جبر و امید ونصیب و قسمت و اختیار هم نقشی ایفا می کنند آیا؟!!

نمی دانم اما دلم می خواهد یا انسان گردم انسانی حقیقی و تمام نقش ها برای من باشند و برای من بازی کنند و یا همان پرنده ای که سبکبال تر از هر ذره ای تا آسمان ها تا خدا تا خدا تا خدا پرواز می کند....

سلام
گاهی روح انسان، حتی وقتی که تصورش را نمیکنیم به بازیابی خود
پرداخته و با طرح سوال های متنوع ، من خود را از روزگار ماشینی
بیرون کشیده وچک میکند، تا او از حقیقتی که برای آ ن بوجود آمده است
را فراموش نکند، در این راه حالاتی که برای دل حادث میگردد امری غیر
طبیعی نیست، ما امانتدار گوهری هستیم قدیس ،که دایم در حال کشش به سمت خالق خود هست ، امانتدار خوبی باشیم...
مانا باشید.

کوروش چهارشنبه 11 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:38 ق.ظ http://korosh7042.blogsky.com/

من گفتمش خود ما کهیم و این صدا گفتار ما
زیرا که که را اختیاری نبود ای مختار ما


جالب بود
تنها زیبا نبود
جالب بود نگاهی متفاوت به سرنوشت

سلام کوروش عزیز
از حضور پر مهرت ممنونم.
برقرار باشی مهربان..

دختر مردابی چهارشنبه 11 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:42 ق.ظ http://www.mianboribedaria.blogsky.com

اگر چه به جبر آمده ایم اما به امید زنده ایم ...
تقدیر شاید قصه دلفریبمان برای اشتباهات بزرگمان باشد اما باز هم آسمان سایه اش را از سرمان نمی گیرد
هنوز می شود راهی زد به قلب آسمان
ما هنوز برای یاد گرفتن پرواز فرصت داریم

و سلام مهرداد عزیز

سلام دوست عزیز
انسان پرنده ی بی بال است ، اما در صورت خودسازی به قصد قربت
آنچنانبا بال های مجازی پرواز میکند که ازموجودات دیگر ساخته نیست.
پرواز تحقق میابد اگر بخواهیم...

رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت....

فرداد چهارشنبه 11 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:00 ب.ظ http://ghabe7.blogsky.com

ما لعبتکانیم و فلک لعبت باز ...
زنده باشی ....
سلام مهرداد عزیز

فرداد جان سلام نگفته هم عزیزی.

آرام یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:37 ق.ظ http://www.khialebehesht.blogfa.com

صدای پای کی؟!
ببخشید دنبال مخاطب خاص نمی گردم اما پایان متنت رو اونقدر خوب منتظر میذاری که آدم دلش می خواد بدونه صدای پای کی؟
زندگی؟ خدا؟ یا اونی که دلمون می خواد پایان انتظارمون باشه

سلام دوست عزیز
صدای پای کی؟ هر کس با توجه به نیاز درونی خود میتواند منتظر کسی
ویا چیزی باشد ،هر شعر یا متنی میتواند به تعداد مخاطبینش تعبیر و
معنی داشته باشد، من هم قطعا (.....) دارم وبه تعابیر همه ی دوستان
هم احترام میگذارم.
از حضور ونظر زیبایت ممنونم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد