دادمهر(13)


قزل آلای درونت ، !


لایق پاک ترین عشق دریا هاست!!


غمت را به من بسپار .


           مقصدم ،


ساحل ِ خرچنگ هاست ...!!!


                      (مهرداد)    

نظرات 26 + ارسال نظر
سرزمین آفتاب دوشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 01:59 ب.ظ http://sarzamin-aftab.blogsky.com

من الان چه کنم با این تیکه از نوشته ی تو ؟

<...
مقصدم ،


ساحل ِ خرچنگ هاست ...!!! ...>

تنها کاری که باید بکنی شنا وبازم شنا و دور شدن از ساحل ِ...
سلام...

فرداد دوشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 01:59 ب.ظ http://ghabe7.blogsky.com

دست مریزاد به این تمثیل...
سلام مهرداد عزیزم
حقا که فرزند خاک پاک و عاشقانه جنوبی....
برقرار باشی برادر.

سپاسگزارم فرداد عزیز
منم از راه دور دست گرمتو فشار میدم از نوع جنوبی...

ر ف ی ق دوشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 02:46 ب.ظ http://www.khoneyekhiyali.blogsky.com

بدان که
من جهان را برده ام
اگرکه قزل الای درونت عاری از غم باشد
بپذیر و
غمت را به من بسپار
که من خودم را باخته ام
سلام مرد کهکشانی
همیشه در مقابلت کم می اورم اما بدان که از این حادثه خوشحالم

سلام رفیق عزیز انشاالله در سایه همت بلندت پیروز باشی و با عشق زندگی کنی...
شرمنده نفرمایید شما استادید...

آرام دوشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 03:34 ب.ظ http://www.khialebehesht.blogfa.com

ساحل خرچنگها ترسناک نیست مهرداد؟!

خرچنگ نماد کج رویه و بدبینی و دل که خاستگاه عشقه باید در مسیری سوای اون قرار بگیره ویه قلب پاک و دریایی بهترین جایگاهه...
من که دسترسی بدریا ندارم و اونجا راهم نمیدن سعی میکنم از ترس خرچنگا دلو در پستوی خانه نهان کنم

خاطره دوشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 08:27 ب.ظ http://pichakeehsas.blogfa.com

سلام مهرداد عزیز
ممنون که بهم سر زدی واقعا خوشحالم کردی.درسته نمینوشتم اما همیشه بهتون سر میزدم

سلام خاطره
ممنونم که سر میزنی...
موفق باشی.

مریم دوشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:03 ب.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com

تو کسی که خنده اش طعم زمستان میدهد
من همان که ابتدایش بوی پایان میدهد
خوب میدانم که یک شب ، یک شب بی انتها
عشق روی دستهای بی کسم جان میدهد
سلام دادمهری!!!!
باز هم که فوق زیبا نوشته ای و این عکس «قزل آلای درونت» را چه زیبا به رخ تنهایی دریا می کشاند
دست مریزاد دارد این پستت

تو همانی کز عمق باران آمدی
از دل ابر بهاران آمدی
من همانم کز بیابان آمدم
تشنه از خیل کلاغان آمدم...
سلام مریم
ممنونم از این همه لطف...

شب های نقره ای دوشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:09 ب.ظ http://silvernights.blogsky.com/

سلام
زیبا بود
موفق باشید

سلام
سپاسگزارم..
شاد و سلامت باشی...

ANNA سه‌شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 02:18 ق.ظ http://lapeste.blogsky.com

ساحل خرجنگ ها کجاست
من هم ی خواه قزل درونم را به انجا ببرم

قزل آلای درون تو جایی در ساحل خرچنگ ها نداره ، دریا رو از این قداست محروم نکن ...

ANNA سه‌شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 02:19 ق.ظ http://lapeste.blogsky.com

شاید انجا همدیگر را دیدیم و من به تو از ان سوی رود کفتم
سلام غریبه !

حقا که دریا نشینان با ما غریبه اند...

ANNA سه‌شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 02:20 ق.ظ http://lapeste.blogsky.com

مهم نیست آخرِ دنیاست خانه اَت.

مهمْ، من و این قدم ها و خیابانی ست

که

می رسانَدَم به تو


این هم تقدیم به شعرهایت


راستی کم قابل می دانی

ممنونم بابت این شعر زیبا...
دل مایع کوبی شده وهر روز در راه رسیدن به کهکشان ، چاره ای جز عبور از دشت طاعون و نوازش نیه ندارد ، ندیدی !؟

از طاعونم مترسام!

که از ازل مرده بدنیا آمدم...!! اینم تقدیم به تو

ن سه‌شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:29 ق.ظ


~~~

۲
(~~~)

توهمات سه‌شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:58 ق.ظ http://2fan3.loxblog.com

سلام









کج شد مسیر توهمات فردی متوهم








کهکشانی دید که او هم مسیر به سمت ساحل خرچنگ ها کج کرده







دل در دلش نماند







و سلامی بلند به او رساند.







قابلم بدان.




سلام پس شما هم از ساحل خرچنگ ها اطلاع دارید !
وب زیبایی دارید...

مریم نگار سه‌شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:28 ق.ظ

...به به..همسرایی قزل آلای عشق را ببین ...با بیکرانگی دل و آبی بی انتهایش .. !!
...و همنوایی نرم و عاشقانه اش ... وقتی که عمق پاکی دریا را میرقصد !!..

در این دنیا عده ای گوش سربه اهنگی خوش میکنن که زاییده ی توهم صدفیست که سالها دور از دریاست اما خوش بحال آنهایی که گوش دلشون میهمان همیشگی غزل خوانی آن بیکران هست ...
سلام مریم نگار عزیز...

ABBAS سه‌شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:31 ق.ظ

انسان به اندازه ای که به مرحله انسان بودن نزدیک می شود ،احساس تنهایی بیشتری می کند

تا سحر چند نفس باقی بود



خون شب در جگرم جاری بود



حق من خوردن شلاق نبود



جسم را طاقت این عار نبود



که دلم با من کرد!



من بیچاره چرا ؟ این دلکم!



زار وبیمارم کرد



تا سحر اشک بچشمم لرزید



قلب بر ریتم کج خود خندید



کاسه ی صبر سحر پر گردید



مرگ شب حتمی بود



چشم هایم بستم



تا که در خواب وخیال باز آید ،



گذر عمر که رفت از دستم.



در همان لحظه ی کوتاه امید



در همان خلوت رویای سپید



خبری تازه رسید!! مژده دهید



که خدا نزدیک است....



(مهرداد)

دانیال سه‌شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:50 ب.ظ http://www.danyal.ir

نمیدانم چرا میان این همه ماهی قزل آلا را انتخاب کردید
شاید چون بر خلاف مسیر رود شنا میکند ...
و شاید ...

قزل یعنی سرخ به رنگ طلا و طلایی هم معنی میده همه ی ماهی ها هم قطعا؛ پاکی دریا رو به ساحل ترجیح میدن...
ممنونم ازت عزیز...

مریم سه‌شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:57 ب.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com

میگم مهردادی من یه سئوال دارم
تا حالا کسیو دیدی اندازه من حرف بزنه اینقدر پرحرف و شلوغ؟
اگه دیدی خدا حفظت کنه بلکم آدرسشو بدی من برم ببینمش دلم آروم بشه
اما موندم چرا برات سئوال نیست که این آدرسی که مهردانه گذاشته مال کجاس برم یه سر بزنم بهش یه حالی احوالی خیر مقدمی تبریکی خوش آمدی (وای عشق است اعتماد به نفسم)
دیدی میگم زیاد حرف میزنم نگو نه
مگه تو گفتی نه؟

سلام
کم نه
بروی چشم میام...

ANNA چهارشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:48 ق.ظ http://www.lapeste.blogsky.com

دیوانه نیستم...

دلم را

ن م ی د ا ن م .!.!

ثنائی فر چهارشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 02:23 ب.ظ

نگرانم
علامت سوال کدام ماهی گیر را پاسخ خواهی داد؟
آن یکی بهتر است تو را خواهد کشت
اما آن دیگری تو را اسیر دیوار می کند

درود بر دل کهکشانی تان

سپاسگزارم
همچنین درود بر شما...

مهستی چهارشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 07:18 ب.ظ http://mz991.blogsky.com

سلام بر مهرداد عزیز

دستم را که به خورشید سپردم،

ماهی تنگ بلور یخ زد

و آینده بیدار شد

تنهایی در شب جا ماند


دلم را که به تو سپردم ،

ستاره چشمک زد

و عشق به مهمانی ام آمد

آسمان چقدر زیباست

و چشمک های ستارگان رویایی ست...



مهرداد عزیز بسیار زیباست .

به راستی که رقص واژگان
در ذهن خلاقت
دیدنی ست
خواندنی ست و شنیدنی .

موفق باشی .

سلام مهستی آفرین چه شعر با احساس و زیبایی !!
ممنونم عزیز از لطفی که به من داری...

ANNA پنج‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:55 ق.ظ http://www.lapeste.blogsky.com

لیلا شنبه 22 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:39 ق.ظ http://ghameleili.blogfa.com

دریا توفانیه!!!

از کجا متوجه شدی ؟

سهبا شنبه 22 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:33 ب.ظ http://sayesarezendegi.blogsky.com/

غمها را می شود با هم شریک شد ! نه ! نه ! تا من باشم هرگز نمی گذارم مقصدتان ساحل خرچنگها باشد , هرچند ما هم نخواهیم و نرویم , خرچنگها هم راه دریا را بلدهستند وخواهند آمدو .... اما بگذار ما به محدوده آنها وارد نشویم ...
کاش قزل آلای درون را همیشه لیاقت پاکترین ها نگاه داریم ... کاش ...

سلام . عیدتان مبارک . دیرآمدنم را به مهربانی دلتان ببخشایید برادر .

دوست دارم تا آنجا که ممکنه دوست داشتنی ها از ساحل دور باشن و هزینه ی فرصت اون بهایی هست که باید خودم پرداخت کنم !
سلام هر چند حالا خیلی دیر شده انشاالله کوتاهی منو به بلند طبعی خودتون میبخشید.
عید شما هم مبارک...

سهبا یکشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:51 ب.ظ

بازم سلام . روزتون خوش.
میگما برادر ، زدین رو کانال تخصصی ! میشه بفرمایید هزینه فرصت چیه و چرا باید شما پرداخت کنین ؟!

کسی که میخواد تمام زمیناشو گندم بکاره فرصت کاشت جو هزینه ی فرصتی هست که از دست داده تا به تعبیری دیگه کسی که به بقیه زیاد سر بزنه شانس سر زدن به اونایی که همش در انتظارشن رو کمتر میکنه اگه مایلی تا بیشتر توضیح بدم استاد...
راستی سلام...

مهستی یکشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 01:03 ب.ظ http://mz991.blogsky.com

سلام بر نور رهایی

..........
خستگی ها را

لا به لای چین های صورتم

جا دادم

فردا

چه زود می آید و من

هنوز عکسی از جوانی ندارم...

.................



بغض ابر ترکید

سبزه خوشحال شد

و مادر از کفش های گلی دخترک عصبانی

مسافران شب جا ماندند

و عجیب تر این که

هیچ کس چیزی را به خاطر نمی آورد...

کاش از یاد آینه باز نمانم !
ابتلا به آلزایمر حتمیست !!
سلام بر تو که در صداقت آینه ای ...

سهبا یکشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:45 ب.ظ

اوخ اوخ ! اونوقت اینی که فرمودین دقیقا و صریحا یعنی کدوم ساحل و کدوم بقیه ای که زیاد سر می زنند و اونوقت شما چرا باید هزینه فرصتش رو بپردازید ؟
ضمنا برادراستاد , گندم نمای جو فروش یا جو نمای گندم فروش هم داریم این وسط مسطها ؟!

...
ای دور و ورا تا دلتون بخواد هست...
سلام...

مریم یکشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:17 ب.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com

سلاااااااااااام
بعد میگه مریم زیاد حرف میزنه هی تند تند مزاحم میشه
خو مگه دلم میاد نیام
البته قهر بودیم و شایدهم هستیم اما خب فعلا علی الحساب آمدم بگویم چرا بروز نمیشی؟
یه مطلب جدید بذار مهرداد
خو تا کی بیام و هی قزل آلا به خوردمون بدی؟
بدو دست به کار شو و یه متن ناب دادمهری بنویس و بذار
دستوری بود جمله آ
امضا مهردانۀ دادمهر
مهرداد:مهرداااااااااااانه کم حرف نمیزنیا برو بیرون
مریم:
مهرداد:...

سلام
چرا قهر !؟




.
.
.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد