پایان رؤیا

سوار بر قایقی غرق رؤیا 

 

بی هدف چون خسی بدریای مواج شناورم 

 

فریاد رسی نیست ، تنهایم! 

 

خاطرات تلخ چه عمیق و جان گسلند 

 

و امّّا شیرین یادگار عمرم،چه کوتاه.  

 

 رسیده ام به آدرس آخرین وداع در همان چند قطره ی اشک

  

              پلک نزن!! 

 

تا مبادا پاروی نگاه من 

 

چشم نازنینت را بخراشد! 

 

با تو قایقی نمیخواهم، 

 

ای کوتاه بی پایان من... 

 

          (مهرداد)

نظرات 16 + ارسال نظر
سهبا دوشنبه 20 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:48 ق.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

سلام . روزتان بخیر برادر . آمدم تا باز آغازی نو داشته باشم در جمعی پر مهربانی .... هر چند حالا پر از سخنم اما زبان کلامم بسته است ...

سوار بر قایقی غرق رویا .....

سلام خواهر گلم
خوش آمدی . انشاا... سفر خوش گذشته باشه، جای خالیتون بسیار محسوس بود،منتظر درج ره اورد زیباتون از سفر هستیم.
سرزنده شاد باشید.

محمد دوشنبه 20 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:48 ق.ظ http://httphttp://faryadebiseda71.blogsky.com/

سلام من برادر سهبا هستم
خوش حال میشم به وبلاگ من هم یک سر بزنید.
وبلاگتونم پر معنا

سلام محمد عزیز
ممنون از لطفت حتما" سر میزنم

دختر مردابی دوشنبه 20 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:29 ب.ظ http://www.mianboribedaria.blogsky.com

سلام مهرداد عزیز
خاطرات تلخ را هر چند عمیق و جانگداز رها کن، بگذار همین خاطره شیرین کوتاه یادت را سرشار کند....
جای خالی برای حضور تلخی ها نگذار، همین کوتاه بی پایان برای همیشگی های تو کافی است، حتی اگر تا آدرس آخرین وداع تنها چند قطره اشک فاصله داشته باشی

تکرار نشدنی و دلنشین بود و البته ستودنی

دیوار خاطرات تلخ بلند ونفس گیرو من ساده این سوی آن به امیدروزنه ای
دست بدعایم به سوی کسی که بهترین است ، ضجه های مرا میشنود!
اشک هایم را ندید؟! من به پایان راه دلخوشم، پرنده ها سالهاست ازورای
دیواربرایم سخن میگویند.
از حضور و لطفتون ممنونم مهربان.

مامانگار دوشنبه 20 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:59 ب.ظ

...دوش که ناز چشم یار.. در تخیلی شیرین و کوتاه !..
...نه قایق می خواهد و نه پارو !...
...در دل مواج و بی پایان دریا !..
...صفا و پاکی خاصی دارند شعرهات مهردادعزیز...
...درووووووود..

بدریای چشم یارتنها غریق منم
مامانگار عزیز ممنونم که همیشه ما رو از حضورتون مفتخر میکنید.
شاد وسربلند باشید.

رابی دوشنبه 20 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 09:22 ب.ظ http://rabii.blogsky.com

ماهتاب گشته ای شاید...
که مدِّ اشک هایم، پلک هایم را به سوی هم می کشد..
نگاهت را دریغ نکن..پارویت را محکم بگیر...
تا که به هم نرسند پلک های من، از قطب های جنوب و شمال جولانگه قایق رویایت....
تا آنزمان که خورشید جزر مرا بگیرد و کمم کند از حساب های زمانه... بمان...

خواهم آمد سر هر دیواری ، میخکی خواهم کاشت
پای هر پنجره ای، شعری خواهم خواند.
هر کلاغی را کاجی خواهم داد.
مار را خواهم گفت : چه شکوهی دارد غوک!
آشتی خواهم داد.
آشنا خواهم کرد.
راه خواهم رفت.
نور خواهم داد.
دوست خواهم داشت...

مرسی.

کوروش چهارشنبه 22 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:35 ب.ظ http://korosh7042.blogsky.com/

درود بر مهرداد عزیز

قایق سواری در دریای بی کرانه چشم معشوق
بی نیاز فریادرس
و احتیاط از ضربات احتمالی پارو


شاد باشی و برقرار

درود بر کوروش مهربان
بخوان بنام گل سرخ،در صحاری شب،
که باغها همه بیدار وبارور گردند.
بخوان دوباره ، بخوان، تا کبوتران سپید
به آشیانه ی خونین دوباره برگردند.

ثنائی فر پنج‌شنبه 23 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 08:39 ق.ظ http://www.sanae.blogfa.com

صخره ها را مراقب باش و طوفان حقیقت را

عالی بود

ما به عشق وصال ، طوفان وار به صخره ها کوبیدیم، ما ترومیدور را باور داریم، حقیقت کمی از ساحل دور است ، دلی دریایی داریم!
از اینکه به کلبه ی این حقیر سر زدید ممنونم.

فرداد پنج‌شنبه 23 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:01 ق.ظ http://ghabe7.blogsky.com

سلام مهرداد عزیزم
چه فیلم بی نظیری این پست های یکدانه تو برای من نمایش میده...
خیلی دریایی...
پلک نزن...
...
ای کوتاه بی پایان
...
امروز شرابت سهم من بود...
برقرار باشی برادر.

سلام فرداد عزیز
حدس میزنم شما هم مثل من به تماشای فیلم خیلی علاقه داری عزیز.
سالاری ، روزت بخیر وشادی

بهاره پنج‌شنبه 23 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 07:17 ب.ظ http://www.myyass.blogsky.com

واقعا این خاطرات تلخ چقدر عمیق و تاثیر گذارن منکه نمی تونم راحت فراموششون کنم.البته هممون خاطره های خوب کم نداریم ولی چون همش به اون بدا فکر می کنیم اونا هم توی ذهنمون پر رنگ تر شدن متاسفانه.

دیوار خاطرات تلخ بلند ونفس گیرو من ساده این سوی آن به امیدروزنه ای
دست بدعایم به سوی کسی که بهترین است ، ضجه های مرا میشنود!
اشک هایم را ندید؟! من به پایان راه دلخوشم، پرنده ها سالهاست ازورای
دیواربرایم سخن میگویند.
از حضور و لطفتون ممنونم مهربان.

خاطره جمعه 24 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:01 ق.ظ http://pichakeehsas.blogfa.com

گفته بودی فردا ....پشت این پنجره ها ....غنچه ای میروید ....وکسی می اید....روشنی می ارد ....دیرگاهیست که من ....پشت این پنجره ها منتظرم ....
ولی اینجا حتی...
ردپایی هم نیست...

صدایی میشنوم اکنون!
چشم دست میشوید از انتظار
وگوش ها به زنگ خیالی،
که انگار صدای پای توست!!! (مهرداد)

جاسم شنبه 25 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:27 ق.ظ

salam mehrdad aziz
shoma hamash ehsasateh mano tahrik mikoni ,,,,,

سلام دوست عزیز احساس شما ،احساس منه در هر صورت اگر مسبب
یاداوری خاطره ای برای شما شدم،که باعث مکدر شدن خاطرتون شد
عذر میخوام.
از حضورت ممنونم.

سهبا شنبه 25 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 02:05 ب.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

سلام . باز خواندم و باز هم غرق لذت شدم از این نقاشی شعر زیبا .
ممنون برادرم
عیدتان مبارک باد.

شما لطف دارین » عید شما هم مبارک

دانیال دوشنبه 27 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:45 ب.ظ http://www.d.blogsky.com

عاشق این جمله اش شدم :
رسیده ام به آدرس آخرین وداع در همان چند قطره ی اشک
زیبا زیبا زیبا

ممنونم دانیال عزیز

سایه دوشنبه 27 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 05:18 ب.ظ http://shadowplay.blogsky.com/

این که روی امواج تنهخا باشی بد نیست !

ولی قایق رو فکر کنم آخرش بخواهیم ...

آدمی هیچوقت تنها نیست ،همان اولین همراه ،با توست!!
واما قایق همانا دل آدمیست که به اینسو آنسو مبرد وخواه نا خواه با ماست.

فریناز پنج‌شنبه 30 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 03:29 ق.ظ http://delhayebarany.blogsky.com

سلام مهرداد خان

چه خوب تموم میکنین متناتون رو

آدم یه حس خوبی داره
حس پایان دار بودن نه بی پایانی و بلاتکلیفی

من دوست دارم این سبکو

واقعا باید بگم دستمریزاد

سلام
امیدوارم سفر خوش گذشته باشه، دوست عزیز همین انتظار ختم بخیر هست که آدما رو امید وار نگه میداره.
روزتون بخیر وخوشی...

نیما جمعه 28 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:14 ب.ظ

سلام دایی جون.حال کردم کهکشانو با ابی نوشتی

سلام عزیز دایی
آفرین به دید کهکشانیت ،
سبدتون پر از ستاره در هفتمین هفته ی پیش رو .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد